۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶

فلسفه تحلیلی/

آیا ویتگنشتاین همه مسائل فلسفه را حل کرد

آیا ویتگنشتاین همه مسائل فلسفه را حل کرد

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی قرن بیستم است که باب‌های زیادی را در فلسفهٔ ریاضی، فلسفهٔ زبان و فلسفهٔ ذهن گشود.

ویتگنشتاین در خانواده‌يي‌ كه‌ از ثروت‌ و شهرت‌ قابل‌ توجه‌ برخوردار بود به دنیا آمد. پدرش‌ از صاحبان‌ صنايع‌ فولاد در اتريش‌ بود. لودويك‌ نيز به‌ ماشين‌ آلات‌ و صنايع‌ مهندسي‌ علاقه‌ مند بود. تحصيلاتش‌ را در رياضيات‌ و فيزيك‌ و مهندسي‌ گذرانيد و در مهندسي‌ هوايي‌ تخصص‌ گرفت. «اصول‌ رياضيات» برتراند راسل‌ او را به‌ سمت‌ فلسفه‌ كشانيد.

وی سپس مهندسي‌ را رها كرد، به‌ كمبريج‌ رفت‌ و زير نظر خود راسل‌ اصولش‌ را فرا گرفت. اين‌ فراگيري‌ و ابداعاتي‌ كه‌ خود بدان‌ افزود تحرير «رساله‌ي‌ منطقي‌ - فلسفي» را سبب‌ شد.

رساله‌اش‌ مورد توجه‌ فراوان‌ قرار گرفت. خود نيز گمان‌ نمود كه‌ همه‌ پرسشهاي‌ اساسي‌ فلسفه‌ را پاسخ‌ گفته‌ است‌ بنابراين‌ فلسفه‌ را رها كرد، اما اين‌ بخت‌ و اقبال‌ و يا دقيقتر بگوييم‌ انديشه‌ و تعمق‌ را داشت‌ كه‌ به‌ نارسا و ناكافي‌ بودن‌ نظريه‌هايش‌ پي‌ ببرد و خود از آن‌ روي‌ برگرداند.

آنچه‌ را گفته‌ بود انكار و بار ديگر به‌ فلسفه‌ روي‌ آورد و به‌ مطالعه‌ و انديشيدن‌ مشغول‌ شد. اين‌ بار ديگر جز يك‌ مقاله‌ي‌ كوتاه‌ تا پايان‌ عمر چيزي‌ منتشر نكرد.

توجه‌ ويتگنشتاين‌ به‌ زبان‌ و كاركردها و كاربردهاي‌ كلمات‌ و جملات‌ را نمي‌توان‌ جدا از علاقه‌ و توجه‌اش‌ به‌ رياضيات‌ و اعداد و ارقام‌ ارزيابي‌ كرد. مصالح‌ ابتدايي‌ رياضيات‌ اعداد و ارقام‌ هستند.

شايد بتوان‌ گفت‌ رياضيات‌ بدون‌ وجود ارقام‌ بي‌ معنا است. ويتگنشتاين‌ در ريشه‌يابي‌ و لايه‌ برداري‌ از پرسشهاي‌ بنيادين‌ فلسفي‌ از قبيل‌ واقعيت‌ و غير واقعيت، معنا و مهمل، حقيقي‌ و غيرحقيقي، درست‌ و نادرست، هستي‌ و ماوراي‌ هستي‌ و پرسشهايي‌ از اين‌ قبيل‌ به‌ كلمات‌ و جملات‌ مي‌رسد.

منطق‌ و نظمي‌ كه‌ افكار ويتگنشتاين‌ در چارچوب‌ آن‌ پرورش‌ يافته‌ است‌ او را به‌ سمت‌ مصالح‌ اوليه‌ عقب‌ مي‌راند و هدايت‌ مي‌كند.

 نظم‌ رياضي‌ گونه ذهن‌ ويتگنشتاين‌ توجه‌ او را در پرسشهاي‌ بنيادين‌ فلسفه‌ نه‌ به‌ معنا و مفاهيم‌ انتزاعي‌ كه‌ به‌ سمت‌ مصالح‌ به‌ كار رفته‌ و در پرسشها مي‌كشاند و توجه‌ او را به‌ زبان‌ و ساختار جملات‌ و كلمات‌ معطوف‌ مي‌كند و او زبان‌ را هم‌ مبدا و هم‌ غايتي‌ به‌ حساب‌ مي‌آورد كه‌ معنا و بي‌معنايي‌ واقعيت‌ و غيرواقعيت‌ ممكمن‌ و غيرممكن‌ و... را با آن‌ ارزيابي‌ مي‌كند. مبدا و غايت‌ قرار دادن‌ زبان‌ و سنجيدن‌ و تفسير همه‌ چيز با ساختار زبان‌ راه‌ به‌ همان‌ ذهنياتي‌ مي‌برد كه‌ ذهن‌ او را برد هر چند كه‌ در نظريه‌ دومش‌ كه‌ زبان‌ را ابزار به‌ حساب‌ مي‌آورد قابل‌ توجه‌تر است.  

بطور کلی نظرات ویتگنشتاین در باب فلسفه به دو قسمت عمده تقسیم می شود یعنی ویتگنشتاین متقدم و ویتگنشتاین متاخر.

ویتگنشتاین متقدم آن چنانی که از سخنانش بر می آید معتقد بود که زبان برای بیان جهان به خصوص در مباحث متافیزیکال و فرا ماده ای ناکافی و حتی ناکارآمد است، بدین معنی زمانی که ما در مورد امری فرامادی صحبت می کنیم عموما از تشبیهات استفاده می کنیم اما اگر تمام این تشبیهات را در مورد امر فرامادی مورد نظر برداشته و آنگاه به آن بنگریم می بینیم که چیزی نمی ماند چون هر آنچه که گفته ایم فقط تشبیه و استعاره بوده است.

باید توجه داشت که این ناکارآمدی زبان در دیدگاه ویتگنشتاین متقدم فقط وابسته به امر فرامادی نمی شود و حتی برخی از گفته های ما درباره مادیت را هم شامل می شود.

بطور کلی باید گفت از دیدگاه ویتگنشتاین متقدم هر آنچه که آدمی گفته و بسیاری از تفکرات و گفته های این موجود دو پا در باب امور مادی جعل انسان است نه بیان واقعیات خودش در این رابطه چنین می گوید "فلسفه نبردی با جادوشدگی ذهن ما به وسیله زبان است".

کد خبر 2087669

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha